بسیاری از ما وقتی به گذشته برمیگردیم و خاطراتمان را مرور میکنیم یادمان میآید گاهی آنقدر تحت تاثیر احساساتمان قرار میگرفتیم که دیگر حتی از صحبت در مورد مسائل خود و تقاضای کمک منصرف میشدیم . قدمیهم برای کنترل احساساتمان برنمیداشتیم و حتی به دنبال روش بهتری برای برخورد عاقلانه با آنها نبودیم. با اینکه سالها میگذرد هنوز هم فکر کردن به مسیری که آن روزها به عنوان یک نوجوان و یا جوان پیش رو داشتیم آشفته مان میکند.
از آن زمان تا کنون به اهمیت این موضوع کاملا پی برده و یادگرفته ام که در قبال احساساتم مسئولم. در این مقاله، مایلم 9 روش موثر که به من کمک کرد احساسات منفی ام را مهار و تحت اراده خود در آورم با شما دوستان در میان بگذارم.
1- قدرتی را که در پس احساساتتان نهفته است بشناسید
هرچند اغلب دوست داریم در برابر دیگران فوق العاده منطقی جلوه کنیم اما واقعا اینگونه نیستیم. هرروز از روی بی فکری و تنها بر اساس آنچه احساس میکنیم تصمیمات عجولانهای میگیریم که جز پشیمانی نتیجهای برایمان ندارند. مطمئنا برای همه ما پیش آمده است که زمانی چیزهایی گفته و یا کارهایی کرده ایم و بعدها به دردسر افتاده و پشیمان شده ایم. بنابراین، آگاهی از تاثیری که احساسات منفی بر زندگی مان دارند اولین گام در مهار و کنترل آنهاست.
2- احساسات ما همیشه بیانگر واقعیت نیستند
تنها به این خاطر که احساس خاصی داریم نمیتوان آن را واقعی دانست. مثلا ممکن است احساس شکست و درماندگی کنیم ، احساس کنیم دوست داشتنی نیستم و یا اینکه بی استعداد و کند ذهنیم. اما هیچ یک از اینها به این معنا نیست که ما واقعا اینگونه هستیم. اغلب اوقات درک ما از واقعیت، تنها برگرفته از تاثیریست که احساساتمان بر ما میگذارند. از اینرو باید آگاه بود که گاهی اوضاع و شرایط ، آنقدرها هم که تصور میشود ناخوشایند نیست.
3- از افراد منفی و کینه جو دوری کنید
این جمله را بارها شنیده ام که شخصیت ما میانگینی از ویژگیهای 5 تن از افرادیست که بیشتر وقتمان را با آنها میگذرانیم. شاید هم این موضوع پایه و اساسی علمینداشته باشد اما براستی وقتی بیشتر اوقاتمان را با افراد عصبانی، بداخلاق و یاس آور تلف کنیم در نهایت روزی میرسد که ما هم مانند آنها در مسیری نادرست قرار میگیریم و قادر به کنترل و مهار احساستمان نخواهیم بود.
4- از اطرافیانتان کمک بخواهید
اگر واقعا خواستار ایجاد تغییر قابل ملاحظهای در زندگی خود هستیم باید از نزدیکترین افراد و دوستانمان یاری بخواهیم. میدانم شاید الان در وضعیتی قرار دارید که نزدیکترین فرد به شما همان کسی است که بیشترین تاثیر منفی را در زندگی تان دارد. در این صورت قاطعانه با او صحبت کنید و بگویید ، " من قصد دارم تغییری در زندگی ام ایجاد کنم و به کمک تو نیاز دارم. تو برایم بسیار مهمیو عمیقا به تو علاقه مندم. اما اگر نمیتوانی در این مسیر از من حمایت کنی تصور میکنم بهتر باشد روابطمان را کمتر کنیم." هرچند شاید اینگونه سخنان کمیدور از ادب و ناخوشایند به نظر برسند آگاه باشید که برای رشد و پیشرفت شما ضروری اند.
5- کلمات را همچون ابزاری برای داشتن احساسات مثبت به کار برید
کلمات، قدرتی فوق العاده دارند که به جای توصیف شرایط نامساعد میتوان آنها را برای بهبود وضعیت روحی ، تحت کنترل خویش درآورد. هرگاه ناامیدی در وجودتان رخنه کرد ،به خود بگویید" میخواهم دوباره سعی کنم و اینبار واقعا قصد دارم موفق شوم." بنابراین به جای اینکه دائما بگویید" من شکست خورده ام و هنوز به اندازه کافی آماده نیستم" بهتر است از تلقینات مثبتی که به شما احساس قدرت و نیرومندی میدهند بهره گیرید.
6- پیام اصلی در روابط
در روابطمان آنچه میگوییم اهمیت چندانی ندارد بلکه آنچه را دیگران میشنوند و از صحبتهای ما استنباط میکنند مهم است. وقتی در محل کار، دائما ناامید ، عصبانی و کم حوصله باشیم همکارانمان اینگونه تصور میکنند که میگوییم " کارم را دوست ندارم و دلم نمیخواهد با افرادی مثل شما کار کنم." از اینرو وقتی قادر به کنترل احساسات منفی خود نباشیم ناخودآگاه این پیامهای نادرست را به دیگران منتقل میکنیم. با آگاهی از این موضوع ، بهتر میتوان به اهمیت خویشتنداری و کنترل احساسات خود پی برد.
7- همیشه چند ثانیه قبل از پاسخ دادن تامل کنید
شاید باورتان نشود اما به هنگام عصبانیت، تنها چند ثانیه تاخیر در واکنش نشان دادن به رفتار دیگران میتواند تفاوت قابل ملاحظهای در رفتارمان ایجاد کند. هرزمان که به رفتارهای ناملایم و غیرمنصفانه اطرافیانمان فورا و بدون فکر پاسخ میدهیم کلام ما سرشار از کینه و غرض ورزی است در حالی که اگر قدری تامل کنیم سنجیده تر سخن میگوییم و این میتواند در بهبود اوضاع و شرایط هم فوق العاده موثر باشد.
8- مراقب جسم خود باشید!
زندگی هریک از ما دارای ابعاد مختلفی مانند بعد جسمی، احساسی، ذهنی و معنوی است که نباید از هیچ یک غفلت کرد. این بدان معناست که اگر از لحاظ جسمی در وضعیت نامناسبی باشیم بی تردید از لحاظ احساسی هم رضایت کافی نخواهیم داشت. اگر به علت کمبود خواب ، دمدمیمزاج و زودرنج شویم اصلا تعجب آور نیست . بنابراین رفع نیازهای جسمیمانند خواب، ورزش و تغذیه برای داشتن وضعیت روحی متعادل ضروری است.
9- از خودتان بپرسید،" هم اینک چه کاری میتوانم انجام دهم؟"
مسلما هرگاه از لحاظ روحی مضطرب و پریشان باشیم افکار منفی به سمتمان هجوم میآورند و براحتی در ترسها ، نفرتها و احساس ترحم به خود غوطه ور میشویم. از اینرو، بهتر است تا جای ممکن از خلوت کردن با خود و این افکار مخرب پرهیز کنیم. در عوض میتوان از خود پرسید، " آیا الان کاری است که بتوانم انجامش دهم؟" با این روش، میتوان موقتا ذهن خود را از موانع، دور و در نتیجه درک بهتری از اوضاع و شرایط کنونی داشت . ، اندیشیدن درباره مسائل به تنهایی کارساز نیست ، اغلب لازم است خودمان برای تغییر و بهبود احساساتمان اقدام کنیم .
همه ما برای مهار افکار و احساسات منفی خود عازم سفری هستیم ، اگر قادر به درک عظمت و عمق آنها نباشیم زندگی برایمان به گونهای باورنکردنی ملال آور میشود، حال آنکه تنها اگر بدون قضاوت آنها را نظاره کنیم دیگر از رنجاندن خود و دیگران دست برداشته و شاد خواهیم زیست. پس بیایید این قدم را باهم و محکمتر برداریم.